دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

ترس درکودکان

ترس درکودکان

ترس کودکان از مهمترین مسایلی است که بسیاری از خانواده ها با آن مواجه هستند و دارای علل گوناگونی است که بر کودک تاثیرات بسیاری می گذارد.
بدین ترتیب که گاه والدین برای آگاه کردن کودکشان از موقعیتی خطرناک به قدری مبالغه می کنند و اضطراب و هیجان بروز می دهند. به عنوان نمونه جیغ می زنند، لکنت زبان میگیرند و غیره که این هیجان شدید به کودک انتقال یافته و به جای تشخیص عامل خطرناک ، موجبات ترس و وحشت وی فراهم می شود و ممکن است مدتها در ذهن کودک باقی مانده و او را آزار دهد.

تحقیقات حاکی از این است ، بیش از 35 درصد عامل ترس کودکان مبالغه کردن بیش از حد والدین و اعضاء خانواده در مورد ؟ یا موقعیتی خاص می باشد. این گونه کودکان معمولا بی قرار بوده، دلشوره ، نگرانی ، کاهش تمرکز ، تحریک پذیری ، اختبلال خواب و اشتها، خستگی شدید، کابوس شبانه داشته و علایم جسمی مانند: تهوع و استفراغ، سردرد ، دل دردهای پی در پی و غیره را بروز می دهند.

برخی والدین تصور می کنند با بالا رفتن سن کودک ، ترس وی خود به خود از بین می رود و اهمیت زیادی به آن نمی دهند، در صورتی که چنانچه این ترس ها تثبیت شود و برای کنترل درمان آن اقدامی صورت نگیرد. ، این کودکان دچار ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس خواهند شد. پژوهشگران بر این باورند که از عوامل مهمی که موجبات ترس و اضطراب کودک را فراهم می آورد، می توان به دو نکته اشاره کرد :

۱. عوامل تصادفی :که موجب ترس کودک می شود، بدون قصد قبلی بوده و به صورت ناگهانی جلوه می کند، مثل افتادن کودک از پله و ترس وی از پلکان ، گم شدن کودک و ترس وی از جدا شدن مادر.

۲. عوامل عمدی: که گاه شخصی کودک را از شیء یا چیزخاصی می ترساند و در ذهن کودک ایجاد ترس و اضطراب می کند . به عنوان مثال: ترساندن کودکان از شخصیتهای خرافی یا افراد غریبه ، تاریکی و غیره.

دکتر رضا دولتیار، روانپزشک معتقد است ، برخی ترسهایی که گاه والدین برای راحت تر شدن کار خود در کودک به وجود می آورند موجبات اضطراب و وحشت وی را فراهم می آورند . مثال ترساندن از آمپول ، داندانپزشکی و غیره . وی می گوید: "ترس ها به دو دسته کلی تقسیم می شوند: ۱. ترسهای ذاتی ۲. ترس های اکتسابی ترسهای اکتسابی ، ترس هایی هستند که در محیط آن ها را می آموزیم. مثل ترس از سوسک ، مار ، تصادف و غیره"

وی در ادامه می افزاید: "کودک نمی داند که مار خطرناک است و گاه ممکن است دستش را برای گرفتن آن دراز کند، مادر به او می آموزد که مار خطرناک و سمی است.
بیشترین ترس ها در جامعه اکتسابی هستند و افراد آن را تجربه می کنند". متخصصین معتقدند : برای از بین بردن ترس کودکان از موقعیت یا شیء خاص باید وی را با آن موقعیت روبه رو کرد و این کار همراه با تجربه ای خوشایند مثل در کنار او بودن یا دادن پاداش میسر است.

دولتیار می گوید: "برای کنترل ترس کودکان باید وی را به مرور و طی چند مرحله با موقعیت ترسناک مواجه کرد، در موقعیتی آرام و راحت مبادرت به این کار نمود. که در اصطلاح، حساسیت زدایی منظم نامیده می شود. به عنوان نمونه برای کنترل ترس کودک از سوسک باید طی چند مرحله آن را انجام داد.

۱- در مرحله اول می بایستی در مورد سوسک با کودک صحبت کرد و از این که ترس او بی مورد است اور را آگاه نمود.

۲- در مرحله دوم سوسک را به وی نشان داد و اجازه لمس آنرا به وی بدهم.

۳- در مرحله سوم، سوسکی مرده به او نشان داده و او را کاملا از بی خطر بودن آن آگاه کنیم در مرحله آخر کودک را با سوسک مواجه کنیم. "

فریبا هرندی کارشناس مسایل تربیتی معتقد است؛ گاه ترس و اضطراب کودکان ممکن است به موقعیتهای مشابه سرایت کند، وی می گوید: "کودکانی که با موقعیتی ناخوشایند و ترسناک مواجه می شوند آن را ممکن است به موقعیتهای شبیه به آن تعمیم دهد و حتی کودک نتواند خطر واقعی را از نشانه های مشابه آن تمیز دهد و حتی کودک نتواند توضیح دهد چه چیزی واقعا موجب ترس وی شده است.

به عنوان مثال کودکی که شگی پشمالو را گاز می گیرد، ممکن است از تمام حیوانات پشمالو وحشت کند و نتواند علت آن را توضیح دهد." برخی والدین ترس کودک خود را جدی نگرفته و آن را بازی می دانند و حتی گاه وی را به خاطر آن تنبیه می کنند.

دکتر دولتیار می گوید: " اولین قدم در راه کنترل ترس کودک باید قبول کرد که اضطراب و وحشت کودک واقعا ترس است و جنبه دیگری ندارد. در واقع در ترس نباید از تنبه استفاده کرد چون بی شک تثبیت می شود، مثل زندانی کردن کودک در اتاق تاریک و غیره." این روانپزشک می افزاید : گاه والدین ترس کودک را به باد مسخره می گیرند و او را سرزنش می کنند که فردی ترسو و بی اراده و ضعیف است، که با این کار اعتماد به نفس کودک را تضعیف می کنند."

دکتر محمدرضا شمس انصاری، روانپزشک معتقد است ، کودکان معمولا از تاریکی ، آتش ، سوسک ، موش و غیره می ترسند، این ترس ها چنانچه تقویت نشود و راه کار مناسبی برای آن در نظر گرفته شود، به مرور از بین می روند. وی می گوید : "برخی کودکان چنانچه مادر یک لحظه از آنان دور می شود به گریه و زاری می پردازند و وحشت عجیبی از آن دارند ودر تاریکی شب تشدید می شود. این گونه کودکان معمولا کابوس شبانه داشته و از علائم مختلف جسمی رنج می برند. و چنانچه مادر و پدر به این امر توجه نداشته باشند و به مرور آن را کنترل نکنند، کودک دچار اختلالات رفتاری و روانی خواهد شد." این روانپزشک راه کارهایی را در این پیشنهاد می کند که عبارت است از :

  • رفتاردرمانی : رو به رو کردن کودک با موقعیت ترسناک به مرور زمان
  • روان درمانـــی یــا روان کـــاوی
  • دارو درمانـــی در صــــورت نیاز

روان شناسان بر این باورند ، برای آگاه کردن کودکان از خطر بایستی از ملایم ترین موقعیت ها استفاده کرد و برای آنان استدلال نمود، ذهن کودک مانند فیلم عکاسی حساس است و بسیار زود نقش می پذیرد و این تأثیر دوامی طولانی دارد، پس این امر توجه لازم را می طلبد.

مادری از اینکه دختر 7 ساله اش از دندان پزشک هراس و وحشت عجیبی دارد می گوید: "راضی به مراجعه به دندان پزشک نمی شود ". کارشناسان معتقدند: اینگونه کودکان را باید در موقعیت آرام و پاداش دادن یا آگاهی یافتن از سوی دندانپزشکی مهربان متقاعد کرد. به عنوان مثال با گفتن اینکه اینکار کمی درد دارد ولی تو شجاع هستی و می توانی آنرا تحمل کنی و غیره .

مریم حقیقت ، مادری است که از وحشت کودکش از تنهایی در اتاق ، شب هنگام نگران است و می گوید: " کودکم همیشه سعی دارد کنار من بخوابد و به هیچ وجه حاضر نمی شود در اتاقش بخوابد و نگران من از این است که در آینده نیز نتواند تنها بخوابد "

دکتردولتیار در این مورد می گوید: "برای کنترل ترس از گونه کودکان دروهله اول باید در هنگام شب چراغی کم نور در اتاقشان روشن کرد و به مرور آن را کم و سپس خاموش نمود. در مرحله دوم در اتاق کودک به همراه وی در تاریکی به تعریف کردن لطیفه و داستان های جالب پرداخت و موقعیتی خوشایند در تاریکی برای وی ایجاد کرد. در مرحله سوم او را کم کم در اتاقش تنها بگذارید که به آن اصل کاهش ترس گفته می شود."

گاه ترس کودکان موجب دروغ گویی، جویدن ناخن، پرخاشگری و غیره می شود. که این امر موجبات اختلال رفتاری را در کودک تقویت می کند و مراجعه به مشاور و روانپزشک را می طلبد. اغلب پزشکان نیز بایستی در برقرار کردن ارتباط دوستانه با این کودکان مهارت داشته و در تمام مدت معاینه با وی صحبت کنند، به بیان دیگری تجارب تلخ معاینه های پزشکی را با تجربه های شیرین بازی و سرگرمی همراه سازند.

از طرفی نیز می توان به کودکان آموخت که موقعیتهای ترس آور را پیش بینی کنند و خود را برای مواجه شدن با آن آماده کنند، البته همه موقعیتهای ترسناک را نمی توان پیش بینی کرد اما برخی آنان مانند رعد و برق یا رفتن به بیمارستان را می توان به دقت توضیح داد، تا از بسیاری ترس های کودکان جلوگیری شود. روانپزشکان بر این باورند :لکنت زبان مسئله ای است که گاه از ترس به وجود می آید. و حتی به صورت جدی بروز میکند و نیاز به درمان متخصص پیدا میکند. در واقع راه کاری که برای این کودکان پیشنهاد می شود عبارت است از :

۱. وقتی کــودک برای برقراری ارتباط با دیگران می کوشد، به او فرصت بدهیم ، حرف بزند و حرف او را قطع نکنیم ، حــرفهای او را تصیح کرده و کلمه ها را پیشاپیش در دهان وی نگذاریم.

۲. دقت کنیم ، کســـی ادای کــــودک را درنیاورد و او را مسخــره نکند و حالتهای چهــره او را تقلید نکند.

۳. نسبت به لکنت زبان کــودکان نگرانــی و سراسیمگــی نشان ندهیم و کاملا خونســرد باشیم.

۴. چون سخن گفتن ازتقلید و سرمشق آموخته می شود سعــی کنید کــودک کسانی را ســرمشق قرار دهد که درست صحبت می کنند.
بنابراین با توجه به نکات ذکر شده می توان دریافت ترس های کودکان چنانچه ادامه یابد و کنترل نشود، منجر به مشکلات زیادی خواهد شد که در ذهن و رفتار کودکان تأثیراتی سوء برجای می گذارد پس توجه کامل والدین واعضاء خانواده در این امر مهم ضروری به نظر می رسد.

حملات پانیک.حملات هراس یا پنیک

حملات پانیک یک نوع پاسخ به شرایط استرس زا می باشد. تفاوت آن با دیگر پاسخ های بدن نسبت به عوامل شروع کننده ی استرس تنها در شدت و علائم آن می باشد. حمله ی پانیک یک دوره ی احساس ترس شدید است که بطور موقت فعالیتهای عادی فرد را مختل می سازد. شروع آن معمولاً ناگهانی و بدنبال یک عامل محیطی آزاردهنده یا دلهره آور است.

هر چند برای فرد اغلب احساس ترس و ناراحتی شدید را ایجاد می کند، مکانیزم آن در حقیقت یک واکنش تکاملی بدن است که به آن اصطلاحاً fight-or-flight response (این پاسخ یک پاسخ حاد به استرس خوانده می شود که توسط والتر کانون در سال 1929 توصیف گردید. بر اساس این تئوری حیوانات در مقابله با خطرات یک سری شارژهای الکتریکی از دستگاه سمپاتیک خود صادر می کنند که آنها را برای فرار یا مبارزه آماده می سازد.

این پاسخ بعدها به عنوان اولین مرحله ی نشانگان تطابق عمومی که پاسخهای استرس در مهره داران را تنظیم می کند، شناخته شد.)می گویند. نشانه ها شامل لرزش ، تنگی نفس ، تپش قلب ، درد سینه ، تعریق ، تهوع ، سرگیجه ، احساس سبکی در سر و احساس خفگی می باشد. در هنگام حمله ی پانیک مقادیر زیادی آدرنالین در خون ترشح می شود. بسیاری از افراد که برای اولین بار دچار این حملات می گردند ،فکر می کنند که دچار حمله ی قلبی شده ، در حال از دست دادن عقل خود هستند و یا دارند می میرند.

بسیاری می گویند این حملات دلهره آورترین وقایع زندگی آنها بوده است. اگر این حملات بصورت مکرر و غیر منتظره اتفاق افتد بعنوان بیماری پانیک تلقی خواهد شد ، ولی حملات پانیک در جریان دیگر بیماریهای اضطرابی نیز اتفاق می افتد. بعنوان مثال کسانی که دچار فوبیا(ترس از مکانهای سربسته ، ارتفاع ، جاهای پرازدحام و ... ) هستند ، ممکن است حملات پانیک را با قرار گرفتن در شرایط اضطراب آور تجربه کنند.

بیماران دچار حملات پانیک بخوبی با داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی درمان می شوند. مشخصه اصلی اختلال پانیک، وقوع خود به خود و غیره منتظره حملات پانیک است که شامل حملات و دوره های مجزای ترس شدید هستند. فراوانی بروز حملات از چند نوبت در روز تا صرفا تعداد انگشت شماری حمله در یک سال فرق می کند.

نخستین حمله پانیک اغلب کاملاً خود به خود است. اما گاه حمله های پانیک به دنبال آشفتگی، فعالیت بدنی، فعالیت جنسی یا آسیب هیجانی متوسطی روی می دهند. وقتی حمله پانیک آغاز می شود، علایمش در عرض ده دقیقه به سرعت تشدید می شود.

علایم روانی عمده این بیماری عبارتند از، ترس مفرط و احساس قریب الوقوع بودن مرگ و نابودی. بیمار غالباً نمی تواند علت ترس خود را بیان کند. ممکن است دچار اغتشاش شعور شود و در تمرکز اشکال پیدا کند. برخی نشانه های جسمی حمله پانیک عبارت است از افزایش ضربان قلب، احساس تپش قلب، تنگی نفس و تعریق. بیمار اغلب می کوشد محلی را که در آن قرارگرفته است ترک کند تا از کسی کمک بگیرد. حمله عموماً بیست دقیقه و ندرتاً بیش از یک ساعت طول می کشد.

بیمار ممکن است در حین حمله دچار مسخ شخصیت (depersonalization)یا مسخ واقعیت (derealization) شود.
علایم حمله پانیک ممکن است سریع یا به تدریج برطرف شود. گاه بیمار در فاصله حملات از ترس اینکه حمله دیگری به سراغش بیاید، دچار اضطراب انتظار می گردد.

نگرانی جسمی از مرگ به دلیل مشکل قلبی یا تنفسی ممکن است کانون اصلی توجه بیمار در حین حلمه پانیک باشد. گاه بیمار فکر می کند تپش قلب و درد قفسه سینه اش نشانه آن است که دارد می میرد. حدود 20% از بیماران در حین حمله دچار حلمه های افتش (سنکوپ) می شوند. این بیماران افراد جوان 20 تا 30 ساله هستند که به بخش فوریت ها مراجعه می کنند و با اینکه از نظر جسمی سالم اند، اصرار می کنند که دچار حمله قلبی شده اند و دارند می میرند.

اختلال پانیک اغلب با آگورافوبیا (گذرهراسی) همراه است. در آگورافوبیا، بیمار از هر موقعیتی که در آن دست یابی به کمک مشکل باشد، سرسختانه اجتناب می کند. آنها دوست دارند در اماکنی مثل خیابان های شلوغ، مغازه های پرازدحام، فضاهای سربسته (مانند زیرپل و آسانسور) و وسایل نقلیه در بسته (مانند مترو، اتوبوس یا هواپیما) یکی از دوستان یا اعضای خانواده همراهیشان کنند.

انواع درمان های حملات پانیک شامل:
دارو درمانی، توان بخشی و روش های آرام سازی (relaxation) است که می تواند به شما در کنترل این حملات کمک فراوانی کند. نکات دیگری که می تواند آرامش بیشتری به فرد دچار حمله دهد شامل این موارد است: اطمینان دادن به بیمار مبنی بر اینکه این علایم مربوط به یک بیماری شناخته شده است و باعث مرگ نخواهد شد، تشویق بیمار به تنفس آرام و عمیق در مواقع تنگی نفس، اجتناب از مصرف کافئین و نیکوتین.
دارو درمانی
آلپروزولام و پاروکستین SSRIs ،TCAs ،و... از داروهای مورد استفاده در درمان اختلا پانیک هستند. درمان شناختی- رفتاری با گروه درمانی و خانواده درمانی به بیمار و خانواده اش کمک می کند که خود را با واقعیت وجود این اختلال در فرد بیمار و مشکلات روانی- اجتماعی ناشی از آن سازگار سازند.

دوره درمان پس از بهبود اولیه که حدود یک ماه طول میکشد، در حدود 8 تا 12 ماه است.


برچسب‌ها: هراس, پنیک, ترس, حمله

نوشته شده توسط دکتر محمدرضا شمس انصاری در 4:10 | لینک ثابتآرشیو نظرات

سه شنبه دوم خرداد 1391

حملات هراس یا پنیک

اختلال پانیک یا هراس یکی از اختلالات نسبتاً شایع اضطراب است که باعث ناراحتی شدید میگردد. این اختلال عبارت است از وجـود حملات غیرمنتظـره و عود کننده پانیک که لااقل به دنبال یکی از ایـن حملات علایمی نظیر نگرانی دائم از وقوع حمله ای دیگر، نگرانی از نتایج ضمنی حمله یا عواقب آن، و پیدایش تـغیـیـر چشمگیری در رفتـار بـه دلیل نگرانی از وقوع حملات مزبـور به وجود می آید. کسانی که مبتلا به این اختلال هستند حملات پانیک یا دوره ای از ترس یا نگرانی شدید که دوره زمانی مشخصی دارد را تجربه می کنند. بعبارت دیگر، احساس این ناراحتی شدید (حمله پانیک) شروع و پایان مشخص دارد و شخص از ظهور مجدد حمله در تشویش است.

در طول حمله، شخص حداقل چهار تا از نشانه های ذیل را که بطور ناگهانی پیدا شده و در جریان ده دقیقه به حداکثر شدت خود میرسند، تجربه میکند.

تپش قلب (افزایش ضربان قلب)

تعریق (عرق کردن زیاد)

احساس سرگیجه (سرچرخی)

احساس کوتاه شدن تنفس (نفس تنگی)

احساس ناراحتی یا درد در قفسه سینه (صدر)

احساس لرزیدن

دلبدی (تهوع) یا احساس ناراحتی در شکم

احساس خفه شدن

ترس از مردن

سوزنک سوزنک شدن اعضای بدن (پاراستیزیا)

ترس از دست دادن کنترل یا ترس از دست دادن هوشیاری/درایت

احساس واقعیت زدودگی (اینکه شخص فکر کند قادر به تجربه واقعیت اطراف خود نیست) و احساس شخصیت باختگی (شخص فکر میکند از شخصیت خود جدا شده و خود واقعی نیست)

احساس سردی یا داغ شدن بدن

حمله پانیک میتواند به سه شکل عمده باشد:

حمله ای که بصورت غیر منتظره اتفاق می افتند که در آن شخص نمیتواند علت خاصی را برای آن جستجو کند.

حمله ای که در جاهای بخصوص (مثلاً محل کار، اتاق سخنرانی، و غیره) یا فکرکردن راجع به آنها اتفاق می افتد.

و حمله ای که میتواند با محلات یا تفکرات خاص ارتباط داشته باشد ولی لزوماً همینکه شخص به آن محل رسید یا راجع به یک موضوع نگران کننده فکر کرد اتفاق نیافتاده و مدتی را در بر میگیرد تا ظهور کند.

این علایم ممکن است بتدریج یا نسبتاً سریع برطرف گردند.

اختلال پانیک معمولاً با آگورافوبیا (گذرهراسی) همراه است. در آگورافوبیا، شخص از رفتن به فضاهای بسته (ساختمانها، مارکت های سرپوشیده، موتر، طیاره، و غیره)، و محلات مزدحم اجتناب میکند. با آنکه نشانه های این اختلال میتوانند شدید باشند، ولی هیچکدام خطرناک نبوده و مشکل جدی صحی ایجاد نمی کنند. لیکن بعلت اینکه میتوانند زندگی فرد را بسیار محدود بسازند و مانع کار و فعالیت روزمره اش گردند، بنابرین لازم است تا در اسرع وقت اقدام به تداوی گردد.

برای تداوی این مراجعین از ادویه ضدافسردگی-ضداضطراب و روان-درمانی با روشهای متفاوت استفاده میگردد. درینباره در مقالات دیگر توضیحاتی داده خواهد شد.

ویدیوی ذیل بصورت مختصر درباره این اختلال به لسان انگلیسی معلومات میدهد

مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است

مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد که این مواد بر آنها اثر می کنند.

● این گیرنده ها به ۳ گروه تقسیم می شوند:
۱) اثر بر گروه اول سبب تنظیم و کاهش احساس درد، کاهش فعالیت مرکز تنفس، یبوست و اعتیاد می شود.
۲) اثر برگیرنده های دوم سبب کاهش احساس درد، افزایش حجم ادرار و ایجاد حالت آرامش می شود.
۳) اثر موادمخدر بر گیرنده های گروه سوم سبب کاهش احساس درد می شود.
حدود بیست و پنج سال پیش مشخص شد که در بدن انسان موادی شبیه موادمخدر [مرفین] تولید می شود که مهمترین آنها به نام آندورفین ها و آنکفالین ها است. به طور طبیعی وقتی بدن دچار آسیب های دردزا و حوادث ناراحت کننده می شود مغز این مواد را ترشح می کند و سبب کاهش احساس درد و ناراحتی می شود.
● اثر موادمخدر بر روی سیستم پاداش
در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن کاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراکز حیاتی آن اثر می کند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تکرار آن عمل دارد. یکی از آثار مهم موادمخدر فعال کردن همین سیستم است.بنابراین کسانی که یک بار با این مواد آشنا می شوند چون سیستم پاداش در مغز آنها تقویت شده، تمایلی شدید به تکرار مصرف آنها پیدا می کنند.
از بین موادمخدر هروئین خیلی راحت تر در چربی حل می شود. مغز انسان مقدار زیادی چربی دارد، بنابراین در مقایسه با مرفین و مشتقات آن، هروئین پس از مصرف در طی زمان کوتاه تری روی مغز اثر می کند بنابراین آثار پاداش دهنده و خوشی آور و ضد درد سریع تری دارد.کدئین که از مشتقات تریاک است به آسانی در سیستم گوارش جذب شده و در بدن تبدیل به مرفین می شود. در یک مطالعه روشن شده که در معتادان، یکی از آثار مصرف موادمخدر کاهش جریان خون در بعضی از نواحی مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممکن است با باورهای غلط زیر، اقدام به مصرف آنها کنند.
۱) برای تسکین درد:
این مواد واکنش انسان را نسبت به حس درد کاهش می دهند و روی عامل اصلی ایجاد درد هیچگونه اثری ندارند. بسیاری از بیماری های بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگی، بیماری های استخوان و مفاصل، سرطان ها و بیماری های عفونی.اما مصرف کنندگان و توصیه کنندگان به مصرف مواد توجه ندارند که نسبت به اثر ضد درد این مواد تحمل ایجاد می شود. یعنی مثلا در پنجمین مصرف برای اینکه همان درد اولیه کاهش یابد باید مقدار بیشتری مصرف شود، که این مقدار گاهی تا ۳۰ برابر مقدار مصرف اولیه لازم می شود.
۲) عقیده غلط دیگری که وجود دارد، اثر این مواد بر روی بیماری هایی مثل قند یا دیابت است. به نظر می رسد چنین باورهای غلطی توسط قاچاقچیان دامن زده می شود تا درآمد مالی بیشتری کسب کنند. یا مصرف کنندگان این ادعا را مطرح می کنند تا خود را گناهکار جلوه نداده، بگویند ما برای پیشگیری یا درمان این بیماری ها، مواد مصرف می کنیم. در هیچ تحقیق علمی اثر پیشگیری کننده و درمانی برای این مواد ثابت نشده است.
۳) گاهی افراد بی اطلاع توصیه می کنند که مصرف موادمخدر برای کاهش آلام روحی و اضطراب و افسردگی و سایر بیماری های روانی که نسبتا شایع و به شدت آزاردهنده هستند، مفید می است.اضطراب معمولا باتنگی نفس، احساس خفگی، تپش و احساس ناراحتی در قلب، سنگینی سر، احساس درد و ناراحتی در شکم و درد در سایر قسمت های بدن همراه است.تفکر غلط اثر تسکینی موادمخدر بر بیماری های روانی و اضطراب از آنجا ناشی شده که این مواد دارای اثر تسکین بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشی علائم ظاهری اضطراب را کاهش می دهد، اکثر بیماری های روحی همراه اضطراب هستند، افسردگی که بیماری قرن است در بسیاری از موارد همراه با اضطراب است.
بنابراین در اوایل مصرف، شخص که به هر علت دچار اضطراب و ناآرامی روحی است ممکن است با مصرف مواد احساس آرامش کند. اما این پدیده ثابت شده که در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولین مصرف، خطر اعتیاد بسیار بالا است و مواد اعتیادآور قطعا پس از مدتی، خود افسردگی زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.
یعنی در نهایت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگی، اضطراب و آلام روحی انسان کاهش می یابد، بلکه تشدید هم می شود زیرا تغییر خلق و ایجاد حالت شادی کاذب توسط موادمخدر فقط در اوایل مصرف ایجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعی از زندگی خود هستند که بحران و ناآرامی روحی و اضطراب فراوانی دارند و به همین دلیل است که با اولین آشنایی ها خطر اعتیاد در آنها زیاد است. نوجوان روابط اجتماعی و خانوادگی آرام و حمایت کننده ای لازم دارد تا آلام روحی او کاهش یافته به سمت اعتیاد نرود.
۴) توصیه دیگری که ناآگاهان برای مصرف موادمخدر دارند در مورد مشکلات روابط جنسی مردان به خصوص مردان جوان است. مشکلات جنسی در آنان معمولا ریشه در هیجانات و اضطرابات شخص دارد اگر این مواد در موارد نادری از مشکلات فوق بکاهد، در طولانی مدت باعث ایجاد افسردگی و کاهش میل جنسی می شود.
۵) مواد مخدر یعنی مشتقات مرفین حرکات پیش برنده روده ها را کند می کند و ترشحات آن را کاهش می دهد.دردهای دستگاه گوارش می تواند ناشی از افزایش حرکات دودی روده ها باشد. در اسهال این حرکت سریع و گاهی دردناک می شود. در بسیاری از هیجانات و اضطراب ها حرکات لوله گوارش مختل شده، افزایش یا کاهش می یابد. مثلا در روده های تحریک پذیر عصبی دل درد، دل پیچه یا اسهال و یبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلایان به این بیماری ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتیاد جدی است. مثلا در مورد اسهال که همراه با افزایش حرکات روده ای است، اگر مشتقات تریاک در دسترس شخص بیمار قرار بگیرد با توجه به کند کردن حرکات پیش برنده روده و بهبود ظاهری اسهال خطر اعتیاد بعدی را دارد.
۶) متأسفانه بعضی از کسانی که پس از رانندگی ممتد دچار خستگی می شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگی و سرخوشی کاذب، در دام اعتیاد گرفتار می شوند.
۷) این مواد حالت خمودگی، ابرگرفتگی شعور و با آگاهی ایجاد می کنند یعنی می توانند بیداری بیش از حد بشر را کاهش دهند. زندگی پیچیده امروز، نیاز به کار فکری زیاد و گاهی خسته کننده دارد در واقع آدم های پرکار و آنهایی که در زندگی روزمره با مسایل پیچیده برخورد می کنند مجبورند با تمام قوای فکری و ذهنی خود وارد میدان شوند.
یعنی بشر امروز برای تطابق با شرایط روزمره، بیش از حد بیدار و شاید دائم در حال جنگ فکری است، در حد اعلای این پدیده بعضی آدم ها همانند خروس جنگی دائم هوشیارتر از مردم دیگر هستند. موادمخدر و الکل این حالت بیداری بیش از حد را کاهش می دهد. بنابراین آنهایی که کار فکری شدید، یکنواخت و خسته کننده می کنند با اولین آشنایی ها در معرض ابتلای به اعتیاد هستند و موادمخدر و الکل ابتدا آنها را آرام می کند اما پس از مدتی قدرت مبارزه، کار و ثمر بخشی را از آنها می گیرد.
۸ ) قسمت اعظم دردهای بشر روانزاد است، انواع کمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهای مزمن، دردهای عضلانی و استخوانی، می تواند جنبه روانی داشته باشد. کسانی که با مراجعه به پزشکان مختلف و استفاده از روش های مرسوم فرهنگی، تسکینی برای درد خود نمی یابند، در مقابل مواد مخدر بسیار آسیب پذیر هستند.این مواد اصل درد و عامل ایجاد کننده درد را از بین نمی برند فقط شخص را نسبت به درد بی تفاوت می کنند.
مثلا اگر کسی شکستگی داشته باشد، درد ایجاد شده سبب کم حرکتی یا بی حرکتی عضو شکسته شده می شود و فرصتی برای محل شکسته ایجاد می شود تا استخوان سازی صورت گرفته و محل شکستگی ترمیم یابد اما مواد مخدر واکنش انسان را به درد که همان بی حرکتی و کم حرکتی است از بین برده و عضو حرکت کرده می تواند جوش خوردن شکستگی را به تاخیر بیندازد.
۹) در مسیر اعتیاد بتا آندورفین ها که مواد شبه مخدر درونزا هستند کاهش می یابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی به بدن سلول های مغز شخص معتاد تنبل شده و این مواد درونزا را ترشح نمی کنند و مرفین خارجی جای شبه مرفین های مفید و تولید شده در بدن شخص را می گیرد.بنابراین پس از ترک اعتیاد و در حین آن که مواد مخدر خارجی به بدن نمی رسد و مغز، دیگر مواد شبه مرفین درونزا ترشح نمی کند، درد و حالت روحی ناخوش و اضطراب و بی قراری در شخص زیاد است که البته پس از مدتی که از ترک بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد کرد.
۱۰) با کاهش آندورفین ها [مواد شبه مرفین درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمن کشی مونوسیت ها که از سلول های دفاعی بدن هستند کاهش می یابد. بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا می شود.
مواد مخدر آن دسته از سلول های دفاعی بدن را که مسئول از بین بردن مهاجمان به بدن هستند، کاهش می دهند و نیز با کاهش فعالیت آنها می توانند سبب رشد سلول های سرطانی شوند.

سندرم پیش از قاعدگی چیست؟

بسیار از زنان برخی علائم نا خوشایند یا ناراحت کننده را طی چرخه قاعدگی خود احساس می کنند. در بعضی از زنان این نشانه ها قابل توجه ولی کوتاه مدت هستند و ناتوان کننده نیستند. اما بعضی دیگر ممکن است یک دو نشانه از دامنه وسیع نشانه ها را که موقتاً عملکرد طبیعی شان را مختل می کند داشته باشند. این نشانه ها ممکن است از چند شاعت تا چند ماه تداوم داشته باشد. نوع و شدت نشانه ها در افراد مختلف متفاوت است. به این گروه از نشانه ها سندرم پیش از قاعدگی یا در اصطلاح PMS گفته می شود. گرچه این نشانه ها معمولاً با شروع دوره قاعدگی متوقف می شوند، در بعضی زنان نشانه ها ممکن است در طی این دوره و پس از آن نیز ادامه پیدا کند.

علائم سندرم پیش از قاعدگی چیست؟

شایعترین شکایات یا نشانه های سندرم پیش از قاعدگی موارد زیر هستند:

تغییرات خلق و اثرات روانی آن:

تحریک پذیری

دستپاچگی (نا آرامی)

فقدان کنترل

پرخاشگری

بر آشفتگی

بی خوابی

مشکل در تمرکز

سستی

افسردگی

خستگی شدید

احتباس مایعات

ورم

اضافه وزن های ماهیانه

کاهش حجم ادراد

احساس پری و درد در پستانها

مشکلات تنفسی

آلرژی ها

عفونت ها

شکایات چشمی

اختلالات بینایی

التهاب ملتحمه

علائم گوارشی

نفخ کردن

یبوست

تهوع

استفراغ

تغییر اشتها

احساس سنگینی یا فشار در لگن

کمر درد

مشکلات پوستی

جوش صورت

التهاب پوستی عصبی (التهاب پوست به همراه خارش)

تشدید سایر مشکلات پوستی

نشانه های عصبی یا عروقی

سردرد

سرگیجه

سنکوپ (غش کردن)

کرختی، خارش، سوزش یا افزایش حساسیت بازوها و پاها

کوفتگی سریع

تپش قلب

چه عاملی باعث ایجاد سندرم پیش از قاعدگی می شود؟

به نظر می رسد این سندرم وابسته به نوسانات سطح استروژن و پروژسترون باشد. موارد زیر به عنوان علل ممکن سندرم پیش از قاعدگی مطرح شده اند.

عدم تعادل استروژن و پروژسترون

افزایش آلدوسترون یا ADH (هورمونی که در تنظیم متابولیسم سدیم، کلر و پتاسیم شرکت می کند)

تغییر متابولیسم کربوهیدراتها

افت قند خون

افزایش پرولاکتین (هورمونی که نمو پستانها را تحریک می کند)

آلرژی به پروژسترون

احتباس آب و سدیم در کلیه ها

علل روانی

درمان PMS:

درمان اختصاصی PMS توسط پزشک و بر اساس موارد زیر تعیین می گردد.

سابقه کلی سلامتی و پزشکی شما

وسعت بیماری

تحمل شما برای داروها، عملیات پزشکی و درمانهای خاص

نظر و اولویتهای شما

علاوه بر یک سابقه پزشکی کامل، مشورت با پزشک در خصوص نشانه ها می تواند به درک شما کمک کند و به انجام فعالیتهایی برای کاهش استرس منجر می شود. سایر درمانهای ممکن PMS شامل موارد زیر است:

استفاده از مدر پیش از بروز نشانه ها برای کاهش احتباس مایعات ذکر شده است

قرصهای خوراکی پیشگیری از بارداری

پروژسترون طبیعی تزریقی یا شیاف داخل مهبلی

پروژسترون طولانی اثر برای محدود کردن تغییرات چرخه قاعدگی

داروهای تسکین دهنده

تغییر رژیم غذایی برای کاهش دریافت قندها و افزایش دریافت پروتئین.

استفاده ازویتامین B به عنوان مکمل غذایی