دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

شخصیت وابسته

در برخورد با افراد شخصیت‌های وابسته (Dependent Personality Disorder) آنها را مطیع ، فروتن ، توافق پذیر ، همیشگی و خود شیرین دائمی در می‌یابید که به افراد دیگر اجازه می‌دهد در تصمیمات مهم زندگی آنها دخالت کنند، زیرا اعتماد به نفس بالایی نداشته ، قادر به اداره زندگی خود بطور مستقل نیستند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، شخصیت‌های وابسته در روابطشان با رفتارهای مطیعانه و خوش مشرب افراطی سعی می‌کنند که هیچ نتواند خواهان ترک اجتماعی آنها باشد و هرگونه تنهایی و رها شدن به حال خود ، احساسات خالی بودن و اضطراب بیش از اندازه را در آنها بوجود می‌آورد. روابط این بیماران محدود به کسانی است که به آنها اتکا دارد.

یک نکته در زندگی شخصیت‌های وابسته پذیرفتن هر نوع بد رفتاری دیگران نسبت به خودشان بدون اعتراض است.

اگر این بیماران والدین یا همسر سلطه‌جو داشته باشند، والدین مسلط احساس سودمندی ، قدرت و شایستگی نموده بطور ناخواسته این رفتار را در فرزندان شان دامن می‌زنند و همسران مسلط احتمالا به سوء استفاده‌های بدنی و جسمی آنها مبادرت می کنند؛ بدون اینکه با اعتراض یا ترک جسورانه آنها روبرو شوند.

علائم

نیاز عمیق و مفرط برای مورد قبول واقع شدن که به رفتار مطیعانه و وابسته می انجامد و ترس از جدایی که در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علایم زیر ضروری است :

• بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران قادر به اخذ تصمیمات روزمره نیست.
• احتیاج دارد که دیگران مسولیت اکثر زمینه‌های مهم زندگی او را بپذیرد.
• در ابراز مخالفت با دیگران به دلیل ترس از قطع حمایت و مقبولیت آنان دچار اشکال است (ترس‌های واقع گرایانه از عقوبت یا تلافی منظور نمی‌شود.).
• در شروع برنامه‌ها و انجام کارها به تنهایی دچار اشکال است (به دلیل اعتماد به نفس در قضاوت یا توانایی تا فقدان انگیزش و انرژی).
• در طلب محبت و حمایت دیگران افراط می‌کند. تا حدی که داوطلب انجام کارهایی می‌شود که ناخوشایند هستند.
• وقتی تنها است به دلیل ترس مبالغه آمیز از ناتوانی برای مراقبت از خود ، احساس ناراحتی و درماندگی می‌کند.
• وقتی یک رابطه نزدیک درهم می‌گسلد فورا در پی آن رابطه دیگری به عنوان منبع حمایت و مراقبت در می‌آید.
• اشتغال ذهنی غیر واقع گرایانه با ترس از رها شدن به حال خود دارد.

علل

• فرزندان کوچک خانواده با احتمال بیشتری در معرض خطر ابتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند.
• افرادی هم که در کودکی بیماری جسمی و ذهنی داشته‌اند.

عوارض

• بدون یاری دیگران قادر به زندگی کردن نیستند.
• ناتوان، بی کفایت و درمانده هستند.
• اختلال شخصیت وابسته با افسردگی، اضطراب، نگرانی، حمله های پانیک و مانند آن همراه است.
• اندازه افسردگی، نگرانی و اضطراب گاه بدان می انجامد که آن ها رو به مصرف الکل و مواد آورند.

• فرد دارای گرایش شخصیتی وابسته آشکارا در خطر یک سری از بیماری های پیکری است،احتمال دارد که مشکل خویش را بیماری پیکری دریابند و به جست وجوی کمک های پزشکی پیکری (به جای سود جستن از روان درمانی و داروهای روانپزشکی بشتابند.)
• در صورت تنها ماندن، حملات شدید اضطراب را تجربه می‌کنند.

عوارض

• بدون یاری دیگران قادر به زندگی کردن نیستند.
• ناتوان، بی کفایت و درمانده هستند.
• اختلال شخصیت وابسته با افسردگی، اضطراب، نگرانی، حمله های پانیک و مانند آن همراه است.
• اندازه افسردگی، نگرانی و اضطراب گاه بدان می انجامد که آن ها رو به مصرف الکل و مواد آورند.
• فرد دارای گرایش شخصیتی وابسته آشکارا در خطر یک سری از بیماری های پیکری است،احتمال دارد که مشکل خویش را بیماری پیکری دریابند و به جست وجوی کمک های پزشکی پیکری (به جای سود جستن از روان درمانی و داروهای روانپزشکی بشتابند.)
• در صورت تنها ماندن، حملات شدید اضطراب را تجربه می‌کنند.

روش درمان

هدف از درمان این است که مراجع بتواند روی پای خودش بایستد و روابط بین فردی اش را نیز به خوبی استوار نگه دارد: روابطی صمیمی، گرم، ارضاکننده اما بدون وابستگی.

روان درمانی:

روان درمانی بیماران وابسته بخصوص با استفاده از درمان‌های بینش‌گرا ( Insight Therapy) موفقیت‌های زیادی بدنبال می آورد و با حمایت درمانگر چنین بیمارانی می توانند “استقلال و قاطعیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند. اما نباید در این کار عجله کرد، چون باعث سردرگمی بیمار می‌شود. در کنار درمان بینش‌گرا استفاده از رفتار درمانی ، آموزش قاطعیت و اظهار وجود ، خانواده درمانی می‌تواند به موفقیت بیشتر درمان منجر شود.

دارو درمانی:

بیماران وابسته علائم فرعی دیگری نظیر اضطراب و افسردگی را نشان می‌دهند که می‌توان از ضداضطراب‌ها و ضدافسردگی‌ها برای بهبودی آنها استفاده کرد. از این داروها می‌توان به ایمی پرامین (Imipramine) ، بنزدویاژپین‌ها (Benzdoiazpins) اشاره کرد.

شخصیت نمایشی

برای بیماران دارای شخصیت نمایشی (Histrionic personality disorder) «دنیا تماما صحنه است» زیر آن مانند «ستاره سینما» در روابط با اشخاص نقش بازی می‌کنند. در برخود با این افراد «صحبتهای پر آب و تاب و جلب توجه کننده» مکررا دیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، ویژگی اصلی اختلال شخصیت نمایشی، رفتار توجه طلبانه و هیجان پذیری مفرط و فراگیر است. این الگو در اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می شود.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی، هرگاه مرکز توجه دیگران نباشند احساس ناراحتی یا عدم قدردانی می کنند (ملاک۱). آنها اغلب با شور و نشاط زیاد و چشمگیر مایلند توجه دیگران را به خود جلب کنند و ممکن است با اشتیاق، گشاده رویی ظاهری یا عشوه­گری، آشنایان جدید را شیفتة خود سازند. اگرچه، وقتی این افراد پیوسته خواهان توجه باشند، این ویژگیها وضوح کمتری می یابند.

آنها هر چیزی را مهمتر از آنچه که واقعا هست، جلوه می‌دهند. رفتار بیمار در هر دو جنس «اغواگرانه و نمایشی» است، بخصوص از لحاظ جنسی اهل «لاس زدن و عشوه کردن» هستند، بویژه زنان که ممکن است بصورت اغوا کننده‌ای «لباس بپوشند، رفتار کنند یا خود را آرایش نمایند». اما این بیماران در روابط جنسی پخته و واقعی مشکلات زیادی دارند.

زنان ممکن است به ارگاسم نرسند و مردان نیز (ناتوانی جنسی) دارند. این بیماران همچنین ممکن است برای جلب توجه «ژست‌های تهدید» و «خودکشیهای نمایشی» یا «بیماریهای جلب توجه کننده» را داشته باشند.

علائم

الگوی مستمر هیجان زدگی ، توجه طلبی که در اوائل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های گوناگون وجود دارد. برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است:

• درموقعیتهایی که کانون توجه نیست ، احساس ناراحتی می‌کند.
• تعامل او با دیگران معمولا با رفتار اغوگرانه و برانگیزنده جنس مشخص است.
• هیجانات را بطور سطحی و با تغییرات سریع ابراز می‌کند.
• مستمرا از ظاهر فیزیکی خود برای جلب توجه استفاده می‌کند.
• سبک گفتار او برداشت گرایانه و فاقد جزئیات است.
• تلقین‌پذیر است، یعنی به آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار می‌گیرد.

نشانه‌ها

- جلب توجه دیگران
- خودنمایی
- در موقعیت‌هایی که کانون توجه نیست، احساس ناراحتی می‌کند.
- فریب کاری
- هیجانات را به‌طور سطحی و با تغییرات سریع ابراز می‌کند.
- سبک گفتار او برداشت‌گرایانه و فاقد جزئیات است.
- سرزنش کردن دیگران
- نادیده گرفتن احساسات دیگران
- رقابت با دیگران
- دروغ گفتن
- خودداری از انجام مسئولیت با ادعای فراموش کردن آن مسئولیت
دیر کردن
دلیل‌تراشی
به‌آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار می‌گیرد.

انواع شخصیت شخصیت نمایشی

شخصیت نمایشی می تواند روی زندگی همه اطرافیان خود اثر بگذارد.

ویژگی های شخصیتی وی عبارت اند از:

۱- احساسات: زنان و مردان نمایشی در یک دنیای احساسی زندگی می کنند

احساس گرا هستند، احساسات وعواطف خود را ابراز می کنند، گرم و پرمحبت هستند.

۲- زندگی را زنده و با روح می بینند، تصوراتی سرشار دارند، داستان های سرگرم کننده تعریف می کنند. عاشق تخیل و ماجراها و داستانه های عاشقانه خوش فرجام هستند.

۳- ” شخصیت های نمایشی” دوست دارند که دیده شوند، می خواهند جلب نظر کنند و مورد توجه قرار گیرند، آنها اغلب کانون توجهند. وقتی همه چشمها را متوجه خود ببینند، شکوفا می شوند.

۴- وضع ظاهر: آنها به آراستگی بهای فراوان می دهند، از لباس، از مد و از طرز لباس پوشیدن لذت می برند.

۵- جذابیت جنسی: افراد نمایشی از جنسیت خود راضی هستند با دیگران گرم می گیرند و نگاهها را به خود جلب می کنند.

۶- ایجاد ارتباط: نمایشی ها به راحتی به دیگران اعتماد می کنند و با آنها ارتباط برقرار می سازند.

۷- توجه به عقاید دیگران: نمایشی ها با اشتیاق به دیدگاه ها و پیشنهادات دیگران توجه می کنند.
همسر مناسب شخصیت نمایشی

” شخصیت های نمایشی” تحت تأثیر گونه شخصیتی خود می توانند با انواع شخصیت ها به تفاهم برسند، اما به نظر می رسد رابطه ای در زندگی آنها دوام پیدا می کند که بتواند تعادلی در زندگی زناشویی آنها برقرار سازد و در این میان شخصیت وظیفه شناس می تواند همسر خوبی برای شخصیت نمایشی باشد.

زن و شوهرهای “نمایشی” و” با اعتماد به نفس” به دلیل تشابهاتی که دارند با یکدیگر کنار می آیند. این دو شخصیت، توجه دیگران را جلب می کنند و می توانند از توجه آنها برخوردار گردند و مشترکاً از آن استفاده کنند. شخصیت های مهر طلب نیز از زندگی با شخصیت نمایشی راضی هستند.

روش درمان

۱٫ روان درمانی این بیماران غالبا از احساسات واقعی خود بی‌خبراند. بنابراین کمک به آنها در جهت بینش به احساسات درونی‌شان یکی فرآیند‌های مهم درمان است. احتمال تعجب ، انکار یا خشم در مقابل این بینش داده شده وجود دارد.

۲٫ دارو درمانی داروهایی مانند ضد اضطرابها ، ضد ‌افسردگیها و نورولپتیک‌ها (ضد جنون‌ها) همراه با روان درمانی می‌تواند مفید باشد.

چند توصیه برای زندگی با ” نمایشی ” ها

۱- به او آزادی احساس بدهید و از نتایج ناشی از آن برخوردارشوید، پروبال او را نبندید، در برنامه های اجتماعی مشارکت کنید، به سفر بروید، میهمانی بدهید، در میهمانی ها شرکت کنید.

۲- از او تعریف کنید. از طرز لباس پوشیدن و وضع ظاهرش تعریف کنید. از موفقیت هایش تعریف کنید.” همسر نمایشی” شما می خواهد با او به صراحت حرف بزنید و به ویژه احساسات مثبت خود را با او در میان بگذارید. هر چه قدر از وی تعریف کنید برایش زیاد نیست ولی صداقت را فراموش نکنید، اگر به حرفی که می زنید، معتقد نباشید او خیلی سریع این مطلب را در چهره و کلامتان می خواند.

۳- رمانتیک باشید، برایش گل، شیرینی و هدیه تدارک ببینید. در مناسبت های مختلف به او کارت بدهید. بی مهری و بی توجهی او را دلگیر می کند.

۴- واقع بین باشید. ” شخصیت نمایشی”، انجام دادن بعضی از کارها را دوست ندارد از جمله نسبت به اموری که با پول ارتباط دارند، بی توجه است. بهتر است مسئولیت های مالی را خودتان تقبل کنید. به جزئیات امور شخصاً رسیدگی کنید. او را به انجام بهتر کارها تشویق کنید؛ اما هرگز انتظار نداشته باشید که بتواند در انجام دادن این قبیل کارها در سطح و حد شما ظاهر شود. در ضمن به او کمک کنید تا به مسئولیت هایی مانند، تلفن کردن، شرکت در جلسات و به خصوص جلسات مرتبط با فرزندان، عمل نماید.

۵- کینه به دل نگیرید، شخصیت نمایشی مسائل را به دل نمی گیرد. او احساسات منفی و مثبتش را نشان می دهد، ولی زود همه چیز را فراموش می کند.

اختلال شخصیت خود شیفته

تعریف لغت خود شیفته ترجمه لغت Narcissism (نارسیسم) است که از یک افسانه یونانی گرفته شده است. در این افسانه مرد جوانی به نام نارسیوس عاشق عکس خود که در آب افتاده بود شد. و وقتی به آب پرید تا آن را که فکر می‌کرد حوری دریایی است بگیرد، غرق شد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، بعدها با استعمال عمومی ، این اصطلاح در روانشناسی برای توصیف طبقه‌ای از اختلالات شخصیت مورد استفاده قرار گرفت.

بیماران خود شیفته (narcissistic personality disorder) با احساس عمیق «اهمیت خود ، خود بزرگ بینی و نوعی بی‌نظیر بودن» مشخص می‌شوند.

این افراد خود را آدمهای خاصی می‌پندارند و انتظار دارند بطور خاصی نیز با آنها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین شده ، فرد مورد نظر را به «نادانی ، حماقت و عدم درک واقعیت» متهم می‌کنند.

خود را قوی ، مشهور ، داناترین و … قلمداد کرده ، انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارند.

چون دیگران نمی‌توانند خواسته‌های آنها را برآورده سازند. چون بزرگ بینی او در تضاد با واقعیت است، روابط اجتماعی شان شکننده بوده و مسائل بین فردی ، شغلی و فقدانهای زیادی دارند که با رفتارخود آنها را بوجود می‌آورند، در حالی که هیچ بینش و آگاهی نسبت به آنها ندارند.

علائم

الگوی مستمرخود بزرگ بینی (در خیال یا رفتار) نیاز به تمجید و فقدان هم حسّی که در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های گوناگون وجود دارد و وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص ضروری است:

• احساس خود بزرگ بینی مبنی بر مهم بودن خود دارد (مثلا در دستاوردها و استعدادهای خود مبالغه می‌کند و انتظار دارد بدون موفقیت‌های مناسب فرد برتر شناخته شود).
• اشتغال ذهنی با تخیلات : موفقیت ، قدرت ، استعداد ، درخشندگی ، زیبایی و عشق ایده‌ال.
• معتقد است فردی استثنائی و خاص است و فقط افراد (یا نهادهای) استثنائی و خاص می‌توانند او را بفهمند و یا با او «نشست و برخاست» داشته باشند.
• احساس صاحب استحاق بودن یا شایستگی دارد. یعنی انتظارات غیرمنطقی برای مدارای خاص و مطلوب یا موافقت حتمی با توقعات خود را دارد.
• در روابط بین فردی استثمارگر است. یعنی برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهره‌کشی می‌کند.
• فاقد هم حسّی است: نسبت به شناخت و همانند سازی با احساسات دیگران تمایلی ندارد.
• غالبا به دیگران حسادت می‌ورزد یا معتقد است دیگران حسودی او را می‌کنند.
• نگرش یا رفتارهای خود خواهانه و پرنخوت نشان می‌دهد.

علل بیشترین توجه در مورد خود شیفتگی بیمارگونه بعضی افراد در نظریه روانکاوی صورت گرفته است. از نظر فروید «خود شیفتگی» مرحله‌ای از رشد طبیعی است که بعدا در مراحل رشد یافته تر به «عشق خارجی (دیگری)» متحول می‌شود و کودک قادر می‌شود به دیگران عشق بورزد.

خود شیفتگی بیمار گونه زمانی ظاهر می‌شود (به عشق خارجی متحول نمی‌شود) که کودک اغلب بوسیله کسانی مراقبت شوند که بطور اطمینان بخشی او را دوست نداشته باشند. فروید اعتقاد داشت که اکثر افراد خود شیفته والدینی «سرد ، بی‌تفاوت» و در عین حال نسبت به کودک خود «پرخاشگری و کینه توزی» داشته‌اند. در این وضعیت کودک برای بدست آوردن «محبت و عشق مطمئن» به درون برمی‌گردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند.

عوارض

• رابطه با دیگران فاقد هر نوع ارتباط مثبت و مستمر است.
• در ارتباط های شخصی، هدف بهره کشی از سایرین می باشد.
• انتظار دریافت هر نوع خدمات، نوازش و لطف بدون ارائه پاسخ متقابل را دارد.
• دارای عزت نفس اندک و گسیخته شدنی است / پیوسته در جست وجوی جلب تحسین و ارزش نهادن برای ظواهر می باشد.
• خیال پردازی با اهداف غیرواقعی و در پی کمال گرایی رفتن از صفات فرد خودشیفته است.
• زمانی که مورد انتقاد قرار می گیرد، بسیار عصبانی می شود و واکنش خیلی تند و خصومت آمیزی از خویش نشان می دهد.
• همواره از دیگران استفاده ابزاری می کند تا به اهداف شخصی خود دست یابد.
• خویشتن را بسیار با اهمیت می داند.
• راجع به کامیابی هایش در روابط بین فردی، زندگی خصوصی و حرفه ای شدیدا دچار توهمات فراوان است.
• همیشه از سایرین توقع برخوردهای خوب و دلپذیر دارد.
• پیوسته از مردم انتظار دارد بدانها توجه و از او پشتیبانی کنند.
• خیلی حسود است.

عوارض

• رابطه با دیگران فاقد هر نوع ارتباط مثبت و مستمر است.
• در ارتباط های شخصی، هدف بهره کشی از سایرین می باشد.
• انتظار دریافت هر نوع خدمات، نوازش و لطف بدون ارائه پاسخ متقابل را دارد.
• دارای عزت نفس اندک و گسیخته شدنی است / پیوسته در جست وجوی جلب تحسین و ارزش نهادن برای ظواهر می باشد.
• خیال پردازی با اهداف غیرواقعی و در پی کمال گرایی رفتن از صفات فرد خودشیفته است.
• زمانی که مورد انتقاد قرار می گیرد، بسیار عصبانی می شود و واکنش خیلی تند و خصومت آمیزی از خویش نشان می دهد.
• همواره از دیگران استفاده ابزاری می کند تا به اهداف شخصی خود دست یابد.
• خویشتن را بسیار با اهمیت می داند.
• راجع به کامیابی هایش در روابط بین فردی، زندگی خصوصی و حرفه ای شدیدا دچار توهمات فراوان است.
• همیشه از سایرین توقع برخوردهای خوب و دلپذیر دارد.
• پیوسته از مردم انتظار دارد بدانها توجه و از او پشتیبانی کنند.
• خیلی حسود است.

روش درمان

۱٫ روان درمانی روان درمانی اختلال شخصیت خود شیفته بی نهایت مشکل است. چون برای پیشرفت درمان این افراد باید دست از تمایلات خود شیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه برقرار نمایند. و این مستلزم بینش و آگاهی بیمار نسبت به رفتار وتفکر خود است.

این بینش در اصل وجود ندارد و اگر هم به مشکل خود بینش پیدا کنند به دنبال آن تصویر متلاشی شده خود باعث می‌شود که دوباره رفتار و تفکر خود بزرگ بینی را در پیش بگیرند.
۲٫ دارو درمانی همراه با روان درمانی استفاده از ضد افسردگی‌ها و کربنات لیتیوم برای تحمل بهتر احساس طرد شدن و نوسانات خلقی مفید است.

شخصیت اسکیزوتایپی

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی(Schizotypal Personality Disorder) شامل غرابت طولانی مدت در تفکر، ادراک، ارتباطات و رفتار است ـ غرابتی آنقدر شدید که مورد توجه قرار گرفته، اما به‌اندازه‌ای جدی نیست که تشخیص اسکیزوفرنی را ایجاب کند، درواقع بسیاری از آشفتگی‌هایی که مشخصة اختلال شخصیت اسکیزوتایپی هستند، هرچند به صورت خفیف‌تر، اما مشابه همان علایمی هستند که در میان افراد اسکیزوفرنیک مزمن دیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، با این وجود، یکسان تلقی کردن کامل این اختلال با اسکیزوفرنی اشتباه خواهد بود؛ زیرا مادامی که آشفتگی‌های روان شناختی و پیش آگهی مورد توجه هستند تفاوت در شدت اختلال اهمیت زیادی دارد

جای تعجب ندارد که این افراد نیز اغلب در پرسشنامة سنجش گرایشات «اسکیزوتایپی» نمرات بالاتر از میانگین می‌گرفتند محققان مذکور این افراد را با عنوان «اسکیزوتایپ‌های شاد» توصیف کردند

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی حدود ۳ درصد از جمعیت عمومی را دربرمی‌گیرد و در این میان هم احتمال بروز معیارهای تشخیصی در مردان بیشتر است

علائم (۱) عقاید انتساب (به جز هذیان انتساب)،

(۲) باورهای عجیب یا تفکر سحرآمیز که بر رفتار تأثیر گذاشته و با هنجارهای مربوط به خرده فرهنگ، سازگاری ندارد (به عنوان مثال، خرافه‌پرستی، اعتقاد به غیب بینی، تله‌پاتی و «حس ششم» در کودکان و نوجوانان، خیال پردازی‌های عجیب و غریب و یا اشغال ذهنی)؛
(۳) تجربیات ادراکی نامعمول از جمله توهمات جسمی؛
(۴) تفکر و گفتار عجیب (به عنوان مثال: اشارات مبهم، استعاری، پیچیده، و یا کلیشه‌ای):
(۵) بدگمانی و تفکر پارانویید؛
(۶) عواطف نامناسب و محدود:
(۷) رفتار و یا ظاهر عجیب، نامتعارف و خاص؛
(۸) فقدان دوست نزدیک و قابل اعتماد به جز وابستگان درجه اول
(۹) اضطراب اجتماعی شدید که در حالت آشنایی هم برطرف نمی‌شود و بیشتر با ترس‌های پارانویید مرتبط است تا با قضاوت‌های منفی در مورد خود.
(۱۰)میزان نابهنجاری‌های جسمی خفیف در دست و پا و سر و بی‌نظمی‌های انگشت‌نگاری در میان این افراد بیش از افراد طبیعی و مبتلایان به سایر اختلالات شخصیت است

علل تحت تأثیر عوامل ژنتیکی است. )میزان وقوع این اختلال در میان وابستگان نَسُبی بیماران اسکیزوفرنیک بیش از میزان آن در میان وابستگان افراد مبتلا به سایر اختلالات روانی است.(

عوارض داروهای ضدجنون در کوتاه‌مدت اثرات جانبی کمتری دارند ولی هنوز از پیامدهای استفاده‌ مداوم از این داروها در درازمدت آگاهی نداریم

مشخص شده است که هرچه موارد روان پریشی به مدت بیشتری درمان نشده باقی بمانند،‌پیش آگهی در درازمدت بدتر خواهد شد. بنابراین،‌ عدم توفیق در پیشگیری از وقوع اولین دوره روان پریشی در فردی که در برابر آن آسیب‌پذیر است، ممکن است عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد.

عوارض داروهای ضدجنون در کوتاه‌مدت اثرات جانبی کمتری دارند ولی هنوز از پیامدهای استفاده‌ مداوم از این داروها در درازمدت آگاهی نداریم

مشخص شده است که هرچه موارد روان پریشی به مدت بیشتری درمان نشده باقی بمانند،‌پیش آگهی در درازمدت بدتر خواهد شد. بنابراین،‌ عدم توفیق در پیشگیری از وقوع اولین دوره روان پریشی در فردی که در برابر آن آسیب‌پذیر است، ممکن است عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد.

روش درمان درمان شناختی ـ رفتاری

نخستین گام عبارت است از تشخیص شناخت‌های تحریف شدة مراجع. هدف اصلی این است که به مراجعان آموزش داده شود که به صورت عینی محیط خود را مورد ارزیابی قرار دهند نه اینکه صرفاً بر واکنش‌های ذهنی خود، اتکا نمایند. تا افکار نامناسب را نادیده گرفته و به پیامدهای تداوم کارکرد در نظام‌های اعتقادی غیرواقع بینانه بیاندیشند.

شناخت درمانی بیشترین کاهش را در آنچه که به عنوان خصیصه‌های نابهنجار می‌شناسیم ایجاد کرده بود، به‌ویژه در رابطه با طبقات اسکیزوتایپی.

افزایش تناسب اجتماعی:آموزش مهارت‌های اجتماعی از طریق شکل‌دهی رفتار و گفتار مناسب و آموزش دادن به مراجع برای شناسایی پاسخ‌های نامتناسب خودش‌، به انجام می‌رسد. در همین حال،درمانگر به مراجع کمک می‌کند تا یک شبکة حمایتی و ایمن اجتماعی را به منظور بهبود تعاملات اجتماعی‌اش ایجاد نماید.

داروهای ضدجنون:

هنگامی که داروهای ضدجنون برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی تجویز می‌گردد وضعیت آنها غالباً بهتر می‌شود داروهای ضدجنون‌تر مانند

• کلوزاپین و اولانزاپین در کوتاه‌مدت اثرات جانبی کمتری داشته باشند،‌ ولی ما هنوز از پیامدهای استفادة‌ مداوم از این داروها در درازمدت آگاهی نداریم.

• هالو پریدول به‌میزان قابل توجهی علایم اختلال وسواسی ـ جبری، افسردگی،‌ اضطراب، خصومت، طرز فکر پارانویید و تکانشگری در میان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را کاهش می‌دهد