دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

بهداشت روان در سالمندان

براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سالمندی از 60سالگی شروع می شود.

سالمندی فرآیندی است که برای همگان پیش می آید،بنابراین پیری را می بایست به عنوان یک پدیده زیست شناختی هنجار و اجتناب ناپذیر به شمار آورد با بروز سالمندی تغییرات بیولوژیکی مهمی در بدن پدید می آید. این تغییرات همیشه با کاهش فعالیت های حیاتی در بدن مشخص می گردد. تغییرات فعالیت های بدن که همراه با کاهش انرژی مصرفی می باشد نیاز به کالری را در سنین بالا کمتر می نماید مردان در سنین سالمندی نیاز به 2000تا2200کیلوکالری و زنان 1500تا1800کیلوکالری نیاز دارند وسالمندان نیاز به کالری کمتر دارند ولی همچنین غذای آنان باید مغذی و سبک باشد.بعد از بروز سوانح در صورتی که امکانات تغذیه کم باشد می توان مقدار کمی از کالری مورد نیاز آنها کاست.سالمندان به علت تقلیل توانایی در تحرک معمولاً احتمالاً کمتر صدمه جسمی می بینند .حتی مدت زیادتری به علت عدم تخلیه انرژی به دلیل حرکت های زیاد در زیر آوار ها زنده می مانند لذا بایستی مراقبت های جدی بعد از شناخت آنان برایشان صورت گیرد جلوگیری از تنهایی آنان بعداز سانحه از بروز افسردگی در این گروه می کاهد و توصیه های زیر را به آنان نباید فراموش نمود.

•         غذای سبک و کم مصرف نموده و پیاده روی نمایند.

•         در حد توان در فعالیت های اجتماعی شرکت وحتی الامکان فعالیت های نشاط آور را ادامه دهند مثل بازی با کودکان

•         ساعت خواب منظم وکافی داشته باشند.

•         سعی کنید مبتلا به بیماریهای عفونی، گزش حشرات وافسردگی نشوند.

•         از کشیدن سیگار و مصرف مواد آرام بخش والکل دوری نمایند.

•         روزانه 6تا8لیوان آب بنوشند و موادمصرفی کلسیم و ویتامین ها به خصوص گروه Bرا فراموش نکنند.

•         عیادت را فراموش نکنید و به دیگران تسلی داده آرامش بخش باشید.

•         انزوا یکی از مشکلات است که شما را تهدید می کندلذا از آن اجتناب کنید.

مسئولین بهداشتی مناطق سانحه دیده باید نسبت به سالمندانی که به علت ضربه صدمه دیده اند و یا دچار افسردگی ناشی از صدمه گردیده اند حساس بوده ضمن پایش آنها  مراقبت های خاص را برایشان مد نظر قرار دهند.صدماتی که سالمندان را بعد از سانحه تهدید می کند عبارتنداز :

سقوط،سقوط اجسام روی بدن آنها،زمین خوردن در حمام ،از دست  دادن پروتزها مثل دندان مصنوعی ،عصا،سمعک،عفونت وزخم بستر در کسانی که به علت سالخوردگی در بستر هستند .برای مراقبت از آنان بایستی از بستگان درجه اول و یا نزدیکان استفاده نمود در غیر این صورت با جمع کردن آنها از مراقبین داوطلب برای مراقبت از آنان بایستی استفاده شود. ضمناً بایستی دقت شود تغذیه مناسب  داشته از مصرف سیگار پرهیز نمایند.

ضمناً سالمندانی که از قبل دچار آلزایمر و یادمانس (زوال عقل) بوده اند شناسائی و توسط خود و دیگران (ترجیحاً افراد خانواده ) تحت حمایت قرار گیرند .سالمندان بعد از سانحه       می توانند مورد تعرض از همه گونه قرار گیرند و قادر به دفاع از خود و زندگی در شرایط سخت نباشند لذا ضمن توجه به وضعیت سلامت آنان بایستی به آنان سرکشی نموده اند حال و روزگار آنان با خبر شد و امنیت زندگی آنان را فراهم نمود مراقبت از بیماران مزمن باقی مانده در صحنه سانحه نیز از اهمیت خاص برخوردار است این گروه می توانند سالمندان یا        میان سالانی باشند که مبتلا به اقسام بیماری ها باشند.از جمله این بیماری هایی که نیاز به مراقبت بیشتر دارند بیماری های نظیر دیابت ،سکته های قلبی و مغزی،فشار خون،سرطان و غیره  می باشد که مسئولین بهداشتی منطقه بایستی آنان را شناسایی ضمن مراقبت داروهای مورد نیاز آنان را سریعاً مهیا و در اختیارشان قرار دهند.مثلاً رساندن انسولین مورد نیاز سالمندان و بیماران دیابتی موجب خواهد گردید که از اغما های دیابتی جلوگیری نمود و یا داروهای کنترل کننده فشار خون و داروهای قلبی باعث جلوگیری از    سکته های ناگهانی در صحنه های بعد از سوانح می گردد.حمایت از این گروه آسیب پذیر در مراقبت های سطح اول پیشگیری به خصوص آموزش های مراقبت از خود و تامین داروهای اساسی از عمده رسالت های تیم های بهداشتی مستقر در منطقه است که بایستی در برنامه ریزی های بهداشتی خود مدنظر قرار دهند.

سالخوردگان درفجایع

بررسی مقالات در مورد چگونگی واکنش سالخوردگان درفجایع الگو های متفاوتی از       آسیب پذیری در ابعاد اجتماعی ،روانی و فیزیولوژی را نشان می دهد. به طور کلی،نیاز های این گروه اغلب قبل، در طی و بعد از فاجعه شدید ترین نیاز ها هستند.

واکنش های نامطلوب بلند مدت تر کمتر از آن چیزی که انتظار داریم رایج هستند.

سالخوردگان چه کسانی هستند؟

تسکین آسیب پذیری بازماندگان مسن پس از فاجعه نیاز مند درک نیاز ها و ویژگی های خاص این جمعیت مختلف و تعیین عوامل خطرزایی است که منجر به آسیب پذیری آنان            می شود.تفاوت های مهمی در میان این گروه نیز در مورد سن و توانایی ها وجود دارد و این تفاوت ها در واکنش به فاجعه منعکس می شوند.معمولاً عنوان سالخورده هر کسی را بالاتر از 65سال در برمی گیرد.افراد65تا74 سال پیران جوان،75تا85 سال (سالخورده)و بالای 85 سال پیرترین پیران نامیده می شود.موسسه ملی سالخوردگان (1990) در مورد ناهمگون بودن آنها می نویسد و می گوید آنان بیشتر از آن که مشابه باشند غیر مشابه هستند؛افرادی که در 1910به دنیا آمدند در محیطی کاملاً متفاوت از افراد متولد 1940 تکامل کردند.میزان جمعیت سالخورده به علت مراقبت های سلامتی و بهداشتی از نظر جمعیت شناسی در حال افزایش است بین 1960و1994پیرترین پیران 274% افزایش داشته اند تشخیص این که مسن بودن حتماً به معنای آسیب پذیر بودن نسبت به تاثیرات فاجعه نیز ،مهم است . فقط کسانی که نیروی ذهن ،فکر و توانایی های فیزیکی و روانی شان کم شده باشد باید کمکی از سوی دیگران دریافت کنند تا برای حفظ آرامش و تعادل پس از فاجعه آماده شوند.بنابراین ،برای امدادگران بهداشت روانی طبقه بندی جمعیت سالخوردگان با توجه به توانایی هایشان و نه سن تاریخی شان و تقسیم بندی آنان به صورت افراد ضعیف و سالخوردگان سالم مفید خواهد بود. سالخوردگان ضعیف کسانی بالای 65 سال سن و دارای شرایط فیزیکی ،شناختی،اجتماعی،روانی و یا اقتصادی خاصی هستند که توانایی آنان را برای انجام یک یا چند فعالیت روزانه(مثل حمام کردن،لباس پوشیدن و جابه جا شدن از تخت به صندلی) و یا فعالیت های ابزاری روزانه (از قبیل خرید،استفاده از حمل ونقل عمومی و مدیریت منابع مالی خود )را محدود می سازند.این محدودیت ها،استقلال آنان را در استفاده از تلاش کلی شان برای زنده ماندن از بین می برد و بنابراین شاید منابع کمی برای مدیریت استرس اضافه شده داشته باشند.

مشکلات حائز اهمیت سالخوردگان

افراد مسن آسیب پذیری های خاص خود را دارند که می توانند سطح استرس را در طی فجایع افزایش دهند اما شاید برای سالخوردگان ضعیف این آسیب پذیر ی ها در ماهیت بیشتر از عاطفی بودن عقلانی باشند.مشکلاتی از قبیل توانایی ناقص حرکتی،هشیاری کم شده،محدودیت های شناختی،شرایط بهداشتی از قبیل موجود ومحدودیت های اجتماعی واقتصادی همگی می توانند انجام اعمال حفاظتی قبل از فاجعه و یا سازگاری با زندگی تغییر یافته در پس از فاجعه را برای آنان مشکل کنند.این حوزه ها شاید به نظر از حیطه DMH (Disaster Mental Health،بهداشت روان در فاجعه)باشند اما عدم موفقیت در رفع آنها      می تواند منجر به مشکلات جدی برای بازماندگان مسن شود.بنابراین یادگیری چگونگی انجام فعالیتی به موقع می تواند مانع از نتایج جدی در این قشر شود.مشکلاتی که شاید بر سالخوردگان ضعیف در فاجعه تاثیر بگذارد موارد زیر هستند:

·         مشکلات حرکتی: بسیاری از افراد سالخورده در نتیجه فرآیند طبیعی افزایش سن،تعادل ناقص،کاهش توان حرکتی و صبر و حوصله کمتری را  تجربه می کند.در نتیجه ،ممکن است گریز از فاجعه را بسیار مشکل بیابند.بسیاری از سالخوردگان دیگر رانندگی نمی کنند و به حمل ونقل عمومی نیز دسترسی ندارد که توانایی آنان را برای فرار یا حتی بدست آوردن حمایت های مورد نیاز قبل و بعد از فاجعه را محدود می سازد.ممکن است آنان در تخلیه یا آماده سازی خانه هایشان برای طوفان ناتوان باشند ،خصوصاً افرادی که خانواده و یا مددکاران اجتماعی برای کمک نداشته باشند که آنان را نسبت به آسیب شخصی و آسیب به اموال آسیب پذیر می کند. مشکلات حرکتی می توانند نقش مهمی را در مرحله بازگشت داشته باشند؛برای مثال،فردی بابیماری ناتوان کننده ومزمن از قبیل آرتروز شاید نشستن در صفی طولانی برای دریافت کمک را تقریباً غیر ممکن بداند.

·         بیماری پزشکی از قبل موجود : بیماری پزشکی قبلی می توانند توانایی افراد برای عملکرد در طی فاجعه را محدود کرده و ممکن است این بیماری به علت از دست  دادن داروها ،مراقبت بهداشتی وبرق مورد نیاز برای فعال کردن تجهیزات پزشکی،تشدید شوند.حتی اگرسالخوردگان ضعیف ذخیره کافی از دارو های مورد نیاز را در طی فاجعه داشته باشند استرس و گیجی ممکن است که باعث مصرف اشتباه شوند که گاهی به مشکلات فیزیکی و شناختی منجر می شوند . به طور کلی افراد مسن تر بیشتر در معرض تاثیرات گرما یا سرما هستند و احتمال بیشتری دارد که در نتیجه اوضاع آب وهوایی مریض شوند.این مسئله در موج گرمایی اروپایی در سال 2003نشان داده شد که در آن 13000فرد مسن مردند.

·         محدودیت های حسی: حواس انسان به طور طبیعی با افزایش سن،ضعیف تر       می شوند.در نتیجه سالخوردگان ضعیف شاید توانایی کمتر ی در شنیدن علایم و هشدار های خطرداشته باشند و شاید حتی در پیدا کردن محلی برای فراز ضعیف تر نیز باشند .محدودیت های حسی درک میزان واقعی تهدید را برای سالخوردگان مشکل می سازد؛ بنابراین به سندرم واکنش تاخیری در این گروه سنی توجه       نمی شود.ممکن است آنان در تشخیص بو یا مزه غذای فاسد مشکل داشته باشند که آنان را نسبت به مسمویت های غذایی آسیب پذیر تر می کند.

·         محدودیت های شناختی: برای سالخوردگان ضعیف درک کامل اهمیت آنچه رخ      می دهد ، قبل و بعد از فاجعه مشکل است برخی به سادگی گیج و یا حواس پرت می شوند و شاید نتوانند به طور صحیح با خدمات اورژانس تماس بگیرند.محدودیت ها ممکن است به علت اختلالات حافظه تشدید شوند امّا حتی در سالخوردگان بدون هیچ گیجی های قبلی ،قطع برنامه های دارویی می تواند گیجی را افزایش دهد .

·         مشکلات دیگر: افراد مسن اغلب قربانیان جنایات هستند؛ احتمال بیشتری وجود دارد که پس از فاجعه با کلاه برداری و دزدی مواجعه شوند.به نظر می رسد که آنان نسبت به کلاهبرداری ها آسیب پذیر باشند چرا که در معرض تاکتیک های فروشندگان هستند ،آن ها می خواهند به کسانی که ادعامی کنند نیازمند هستند ،کمک کنند؛  و اغلب پول نقد دارند .به علاوه ممکن است بازماندگان سالخورده ای خانه هایشان آسیب دیده برای بازگشت به حالت عادی وبدست آوردن استقلال خودمشکل داشته باشند .بنابراین احتمال دارد که حسابداری را بدون بررسی مدارک او استخدام کند که گاهی به دزدی های کلان با نمایشی ظاهری منجر می شود.

درنهایت باید توجه شود که بسیاری از سالخوردگان باید با منابع مالی واجتماعی کمی با فاجعه مواجه شوند . حمایت های اجتماعی از قبیل همسران ،خواهر و برادر و همسالان با افزایش سن ،کمتر می شوند و کودکان آنان راترک می کنند .ازافراد بالای 85 سال ، 50 درصد تنها زندگی می کنند .سالخوردگان بطور غیر متجانسی تحت تاثیر کمبود بیمه ،زیر ساخت مالی یا درآمد ثابت هستند .

اصول اساسی در کمک به سالمندان

یافته های تحقیقات مرتبط با عملکرد بهداشت روانی سالمندان در طی فاجعه به چند طریق برخلاف انتظارات عادی است. شاید همانطور که Raphaelدر سال 1986            می نویسد:«فرد مسن ممکن است در پذیرش واقعیات تهدید فاجعه کند باشد و شاید در نتیجه این کندی مجروح یا کشته شود» . آنها به عنوان بازمانده شاید از جابه جایی ها و یا مشکلات اقتصادی رنج ببرند. اما به نظر می رسد بهترین وضعیتی را که می توانند به وجود آورند و شکایت نکنند.آسیب عاطفی آنان شدید خواهد بود اما تمایل دارند که از آن رنج ببرند،اغلب در استفاده از منابعی که شاید برای کمک به آنها برای رفع نیاز های مالی و عاطفی در دسترس باشند،ناموفق هستند.

بهداشت روانی پس از فاجعه اولویت زیادی را به ملاحظات واقعی اختصاص می دهد. امدادگران اهمیت ترمیم منابع اولیه از جمله امنیت،پناهگاه وغذا را درک می کنند بطور مشابه ،کار کردن با سالمندان پس از یک فاجعه نیاز مند راهکار های عملی وامدادی است. برای مثال در جست وجوی علایم پریشانی در مراجعان ،شاید استفاده از چندین روش ارزیابی مفید باشد چرا که مشکلات در این گروه کمتر گزارش می شوند.

در فرآیند بهبود ،کمک به فرد سالمند برای بدست آوردن مجدد حس کنترل و راحتی و کمک به آنان برای هم احساس بودن با دیگران از طریق فرصت هایی برای تماس بیشتر،مفید است احساسات درونی پیوستگی ،باید ایجاد شوند تا حس جدا شدن که نشانه آسیب روحی است را تسکین دهد.Youngوهمکاران( 1998) اشاره                می کنند:«فعالیت هایی به سادگی به یاد آوردن و صحبت درباره زندگیشان می تواند به عنوان نقطه شروعی باشد که به آنان در تماس مجدد با انسان ها کمک می کند. صحبت در باره موفقیت های گذشته ارزش واعتماد به نفس آنان را تقویت می کند.»

موسسه ملی بهداشت روانی (1983) موارد زیر را به عنوان اصول راهنمای کار با سالمندان را بعد از فاجعه بیان می کند:

توجه واطمینان دائم و قوی و شفاهی ایجاد کنید.

در بازگشت کمک کنید،مرتب در خانه آنان را ملاقات کنیدو ترتیب معاشرت هایی را بدهید. در دسترس سالمندان بودن اغلب موثرترین راه کمک به آنان است. در روز های اولیه فاجعه شاید تنها راه کمک به افراد گوشه نشین باشد.

توجه خاصی به جای گیری مناسب داشته باشید که در محیطی آشنا با دوستان وخانواده قرار بگیرند.

در ارتباطات مجددخانوادگی یا اجتماعی به آنها کمک کنید.

در بدست آوردن کمک های مالی وپزشکی و در کاهش موانع دسترسی به منابع به آنان کمک کنید.

در شروع مجدد رژیم های دارویی به آنان کمک کنید.

خدمات مربوط به حفاظت از آنها را فراهم کنید.

در نتیجه افزایش مورد انتظار در جمعیت سالمندان ،پیدایش راهکار های مدیریت برای کمک به آنان مهم وهنوز ناکافی است،برنامه کار هایی برای جمعیت آسیب پذیر باشدشامل این موارد باید باشد:

*      مدیریت اضطراری مناسب برای افراد مسن و ناتوان تا زمانی که سازمان های اورزانس وامداد برنامه ای رسمس برای کمک به اقشاری با نیاز های خاص اقدام کند.

*      ایجاد برنامه اضطراری گسترده برای جامعه تا وقتی که سازمان های واکنش گر منابع خود را برسانند.

*      توسعه یک سیستم برای شناسایی و مکان یابی افراد مسن وناتوان ؛این کار       می تواند شامل توسعه نقشه هایی که مراکزی از شهر را که جمعیت سالخورده زیادی دارند را مشخص کرده باشند.

*      انتشار اطلاعات عمومی مناسب قبل و بعد از شرایط اضطراری با اطلاعاتی در مورد خدمات عمومی و برنامه ریزی اضطراری که چند بار در سال صورت بگیرد.

*      توسعه وتقویت خدمات بهداشت روانی سالمندان از جمله توسعه سیستمی جهانی برای تهیه وتعویض دارو نسخه ها براساس ضرورت اورژانسی.

در نهایت Fernandezوهمکارانش (2002)پذیرش جامعه برای کمک ورفع نیاز های خاص بهبود وتسلی سالمندان راتوصیه می کنند که راهکارهای مدیریت اورژانس بایدشامل درگیری شخصی باشد.تا افراد سالمند،خانواده ها وهمسایه هایشان آگاهی فزاینده ای از آمادگی خود را داشته باشند. آنها به خصوص استفاده از فرد مسن را به عنوان داوطلب برای کمک به همسالان پیشنهاد می کنند.چرا که تجربه قبلی فاجعه می تواند برخی از سالمندان را در مواجهه با فجایعی جدید بازگشت پذیر تر کند. چنین گروهی می تواند در زمان بحران ارزشمند باشند.

نتیجه گیری: سالمندان ضعیف خیلی آسیب پذیر هستند چرا که ممکن است محدودیت ها ونیاز های پزشکی داشته باشند و یا نگرانی های حائز اهمیت وعملی رفع نشده اند که می توانند منجر به پریشانی روانی وافزایش میزان وقایعی که به علت مواجهه زیاد باعناصر خطرناک است شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد